محل تبلیغات شما

چند روز پیش نماینده ما در موسسه مهاجرتی تماس گرفت و چیزی گفت که تا چند ثانیه مبهوت موندم. لازم بود برای کمک به پیشرفت پرونده امون من برم دنبال زبان فرانسه!! یه زبان از صفر. با وجود کار و بچه و خانه داری و کلی مسائل حاشیه ای دیگه که همه می دونین کودوما رو می گم. تازه من اگه وقت داشته باشم هنر کنم زبان انگلیسی بخونم. زبان فرانسه رو دقیقا باید کجای دلم بذارم. این شد که ما (من و دوستم) رفتیمو کلاس زبان فرانسه ثبت نام کردیم. الان چند جلسه ای هست که رفتیم. شرایط سختیه و واقعا گاهی مثلا وقتی روی کابینت اشپزخونه یک عالمه ظرف جمع می شه احساس می کنم بدجوری مهار امورات روتین زندگی از دستم خارج شده. و بیشتر از اون از این که دارم از وقتی رو که باید با دخترم بگذرونم میزنم تا برم دنبال کارا ناراحتم. امیدوارم یه روزی بفهمه که حداقل نصف این سختیا به خاطر خودشه. این روزا به هوای فوق آلوده تهران و به برج میلادی که مثل یه عکس سیاه و سفید و مات فقط یه هاله کم رنگ ازش معلومه نگاه می کنم یک عالمه غصه درست مثل همین دوده ها میشینه روی قلبم.به این خاطر که دیگه حتی از یه هوای پاک و ریه سالم محروم شدیم. چی از این غم انگیز تر که نفس کشیدنمون هم با استرس باشه. 

همیشه باید تلاش کنیم برای یه زندگی بهتر. و گاهی عادت کردن به یک شرایط راه حل مناسبی نیست. اگرچه بعضی از راه ها سختی هاش میتونه خیلی زیاد و گاهی دلسردکننده باشه.

مشکلات پیش از مهاجرت

سختی های پیش بینی نشده

یه ,زبان ,گاهی ,کنم ,رو ,یک ,می کنم ,برم دنبال ,یک عالمه ,و گاهی ,زبان فرانسه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پایگاه خبری روستای هلی کتی آمل بهداشت روان sweet.dream.of.unina